آب انبار
هوشنگ مرادی کرمانی
انتشارات معین
داستان در مورد بچه های کوچکی هست که به مکتب می روند و شیخی به آنها درس زندگی می اموزد ماجرا از انجا آغاز می شود که الماس پسر بازرگان پولدار به عماد پسر اب فروش می گوید حاضر است از حلوای خود به او بدهد به شرط انکه برایش سگ شود و .....
هی بد نبود ساده بود اما خوب ساده ساده هم نه اسماشون بامزه بود جوانه و بادام و ....
پ . ن : ببخشید من هم چنان هم مشغولم هم بی حوصله امیدوارم زودتر و بهتر برگردم
منبع : معرفی کتاب